صفحه شخصی بهزاد اکابری   
 
نام و نام خانوادگی: بهزاد اکابری
استان: اصفهان - شهرستان: اصفهان
رشته: کارشناسی عمومی
شغل:  مدیر عامل شرکت فرآیند پژوه توچال، مشاور، مدرس و سر ممیز استانداردهای بین المللی مدیریت و تکنیک های بهبود کسب وکار.
شماره نظام مهندسی:  -
تاریخ عضویت:  1389/01/30
 روزنوشت ها    
 

 سال نو مبارک بخش عمومی

10
برای دریافت فایلها باید از نرم افزار های ویژه دانلود استفاده نمایید. (برای اطلاعات بیشتر اینجا کلیک کنید)

دوستان دوست داشتنی سلام
آغاز سال 1391 خورشیدی رو به همه شما دوستان گرامی شادباش میگم. در سال نو برای همه شما و تمام انسانها آرزوی برآورده شدن بهترین آرزوها رو دارم.
شاد و پیروز و سربلند باشید.

این اشعار زیبای بهاری رو به همه شما تقدیم میکنم

فردوسی بزرگ
...

چو خورشید تابان میان هوا
نشسته بر او شاه فرمانروا
جهان انجمن شد بر تخت اوی
از آن بر شد قره بخت اوی
به جمشید بر گوهر افشاندند
مر آن روز را روز نو خواندند
سر سال نو هرمز فرودین
بر آسوده از رنج روی تن دل ز کین
به نوروز تو شاه گیتی فروز
بر آن تخت بنشست فیروز روز
بزرگان بشادی بیاراستند
می و جام و رامشگران خواستند
چنین جشن فرخ از آن روزگار
بما ماند از آن خسروان یادگار
...



حضرت مولانا

بهار آمد بهار آمد بهار خوش عذار آمد
خوش و سرسبز شد عالم، اوان لاله زار آمد

ز سوسن بشنو ای ریحان که سوسن صد زبان دارد
به دشت آب و گل بنگر که پرنقش و نگار آمد

گل از نسرین همی پرسد که چون بودی در این غربت
همی گوید خوشم زیرا خوشی ها زان دیار آمد

سمن با سرو می گوید که مستانه همی رقصی
به گوشش سرو می گوید که یار بردبار آمد

بنفشه پیش نیلوفر درآمد که مبارک باد
که زردی رفت و خشکی رفت و عمر پایدار آمد

همی زد چشمک آن نرگس به سوی گل که خندانی
بدو گفتا که خندانم که یار اندر کنار آمد

صنوبر گفت راه سخت، آسان شد به فضل حق
که هر برگی به ره بری چو تیغ آبدار آمد

ز ترکستان آن دنیا بنه ترکان زیبارو
به هندستان آب و گل به امر شهریار آمد

ببین کان لک لک گویا برآمد بر سر منبر
که ای یاران آن کاره، صلا! که وقت کار آمد


حکیم عمر خیام

بر چهره گل، نسیم نوروز خوش است
در طرف چمن، روی دل افروز خوش است

از دی که گذشت هر چه گویی خوش نیست
خوش باش و ز دی مگو که امروز خوش است



بیدل

منتظران بهار! بوی شکفتن رسید
مژه به گل ها برید، یار به گلشن رسید

لمعه مهر ازل، بر در و دیوار تافت
جام تجلی به دست، نور ز ایمن رسید

نامه و پیغام را رسم تکلف نماند
فکر عبارت کراست معنی روشن رسید

زین چمنستان کنون، بستن مژگان خطاست
آینه صیقل زنید دیده به دیدن رسید

بیدل از اسرار عشق، هیچ کس آگاه نیست
گاه گذشتن گذشت، وقت رسیدن رسید



و حضرت حافظ

ساقیا آمدن عید مبارک بادت
وان مواعید که کردی مرواد از یادت

در شگفتم که درین مدتِ ایام فراق
برگرفتی ز حریفان دل و دل می‌دادت

برسان بندگی دختر رز گو بدر آی
که دم همت ما کرد ز بند آزادت

شادی مجلسیان در قدم و مقدم توست
جای غم باد هر آن دل که نخواهد شادت

شکر ایزد که ز تاراج خزان رخنه نیافت
بوستان سمن و سرو و گل و شمشادت

چشم بد دور کز آن تفرقه‌ات باز آورد
طالع نامور و دولت مادرزادت

حافظ از دست مده دولت این کشتی نوح
ورنه طوفان حوادث ببرد بنیادت


ارادتمند همتون، بهزاد اکابری



سه شنبه 15 فروردین 1391 ساعت 08:41  
 نظرات    
 
م افتخاری 14:53 سه شنبه 15 فروردین 1391
0
 م افتخاری
سپاس
ایام بکام و روزگار بر وفق مراد
حامد حقی 15:17 سه شنبه 15 فروردین 1391
0
 حامد حقی
نوروز آغاز دوباره ای است بر زندگی درختان که دادار نیک آفرین بر نیاکان نیک گفتار و نیک پندار و نیک کردار ما ارزانی داشته است و از نیاکان نیک ما سینه به سینه به ما هدیه شده است. نوروز ، یاد آور شکوه ایران و یگانه یادگار جمشید جم ، یادگار اقتدار ایرانی دوران پرافتخار هخامنشیان و ساسانیان است . نوروز را پاس می داریم و آن را بهانه ای می دانیم تا بار دیگر خود را پیدا کنیم و دادار یکتا را ستایش کنیم و یک دیگر را بیش از پیش ارزش نهیم، و بایسته است به رسم کهن این میراث کهن دیارمان را آنگونه که هست به فرزندانمان هدیه نماییم.
و بدانیم همه ی ما پارسیان چه آذری و بلوچ و لر و کرد و ترکمن و ... با هر رنگ و نژاد و آئینی که هستیم چه مسلمان و زرتشتی و ...در گوشه گوشه ی دنیا این میراث کهن را می ستاییم و با تلاش بیشتر در این سال جدید خواهیم کوشید که ایرانی آباد ، آزاد و سرافزار آنگونه که شایسته ی ایرانی و کرامات انسانی ماست بنا نهیم.
برآمدن خورشید از بلندای البرز و تابش دوباره ی آن بر سرزمین پارس بر شما مبارک باد.
عادل گودرزی 16:02 سه شنبه 15 فروردین 1391
0
 عادل گودرزی
ممنون جناب اکابری عزیز.
امیدوارم سالی پراز موفقیت پیش روی شما و همه ی دوستان باشه!
مائده علیشاهی 18:05 سه شنبه 15 فروردین 1391
0
 مائده علیشاهی
به به....بسیار ممنونم جناب اکابری